loading...
بیداری اسلامی
b-eslami بازدید : 0 دوشنبه 27 آبان 1392 نظرات (0)

یورش به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها انگیزه ی دشمنان در یورش به خانه حضرت علی چه بود و چگونه به بیت شریف آن حضرت حمله کردند؟

هنگامی که رسول خدا رحلت کرد هنوز پیکر مطهرش را به خاک نسپرده بودند که مردم پیمان خود را نسبت بشکستند و مرتد شدند و برخلاف مسیر تعیین شده از جانب پیامبر اجتماع کردند.

حضرت علی به تجهیز پیکر رسول خدا مشغول شد ؛ آن را غسل داد ، کفن نمود ، حنوط کرد ، بر ان نماز خواند و در میان قبر گذاشت.

سپس به خانه مراجعت کرد و طبق وصیت پیامبر به جمع آوری و تنظیم آیات قرآن پرداخت.

این امور او را از مسایل دیگر باز داشت. وقتی حضرت علی خوار کردن مردم و ترک یاری او را و متحد شدنشان با ابوبکر و اطاعت و تعظیم شان نسبت به او را دید ، خانه نشینی اختیار کرد.

عمر به ابوبکر گفت :چه مانعی داری که سراغ علی بفرستی تابیعت کند ؛ چرا که کسی جز او واین چهار نفر باقی نمانده مگر آن که بیعت کرده اند.

ابوبکر در میان آن دو نرم خوتر ،سازش کارتر ، زرنگ تر و دور اندیش تر بود و عمر تندخوتر ، غلیظ تر و خشن تر بود.

ابوبکر گفت :چه کسی را سراغ او بفرستیم عمر گفت :

قنفذ را میفرستم . او مردی تندخو ف غلیظ ، خشن و از آزاد شدگان است و نیز از طایفه ی بنی عدی بن کعب است. ابوبکر قنفذ را نزد امیرالمومنین فرستاد و عده ای کمک نیز به همراهش قرار داد.او آمد تا در خانه ی حضرت و اجازه ی ورود خواست ولی حضرت به آنان اجازه نداد ، اصحاب قنفذ به نزد عمر و ابوبکر برگشتند در حالیکه آنان در مسجد نشسته بودند و مردم اطراف ان دو بودند و گفتند : « به ما اجازه داده نشد.»

عمر گفت بروید اگر به شما اجازه داد وارد شوید و اگر اجازه نداد بدون اجازه وارد شوید. آنها آمدند و اجازه خواستند ،

حضرت زهرا فرمود : به شما اجازه نمیدهم بدون اجازه وارد خانه من شوید.

همراهان او برگشتند ولی قنفذ ملعون آنجا ماند. آنان به ابوبکر و عمر گفتند فاطمه چنین گفت و ما از اینکه بدون اجازه وارد خانه اش شویم خودداری کردیم. عمر عصبانی شد و گفت ما را با زنان چکار است.

سپس به مردمی که اطرافش بودند دستور داد تا هیزم بیاورند .آنان هیزم برداشتند و خود عمر نیز همراه آنان هیزم برداشت و آنها را اطراف خانه علی و فاطمه و فرزندانشان قرار دادند. سپس عمر ندا کرد به طوری که علی و فاطمه بشنوند و گفت : به خدا قسم ای علی باید خارج شوی و با خلیفه ی پیامبر بیعت کنی و گرنه خانه را با خودتان به آتش میکشم.

حضرت فاطمه پشت در در بود. هنوز جامه عزا ( از رحلت پیامبر ) بر تنش بود و از فراق پیامبر سخت نحیف و ناتوان شده بود.

حضرت زهرا فرمود : ای عمر ما را با تو چکار است ؟

عمر گفت : در را باز کن و گرنه خانه تان را به آتش میکشیم. حضرت زهرا فرمود : ای عمر از خدا نمیترسی که به خانه ی من وارد میشوی ؟

عمر از تصمیم خود منصرف نشد ، سپس آتش طلبید و در خانه را به آتش کشید. آن گاه در نیم سوخته را فشار داد ،

در این هنگام حضرت زهرا با عمر روبه رو شد و فریاد زد :

یا ابتاه ! یا رسول الله ای پدر جان ! ای رسول الله !

عمر شمشیر خود را همراه با نیام آن به پهلوی حضرت زهرا زد . فاطمه زهرا شیون کشید . عمر این بار تازیانه اش را بلند کرد و بر بازوی حضرت زهرا زد. حضرت فاطمه صدا زد : یا رسول الله ! ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتاری کردند !

در این هنگام حضرت علی با شتاب امد گریبان عمر را گرفت و کشید و او را بر زمین افکند به طوری که بینی و گردن عمر مجروح شد.حضرت تصمیم گرفت او را به قتل برساند اما به یاد وصیت و سفارش رسول خدا افتاد که او را به صبر و تحمل امر کرده بود. فرمود : ای پسر ضحاک !

به خداوندی که محمد را به مقام نبوت گرامی داشت اگر وصیت پیامبر نبود البته میدانستی که بدون اجازه قدرت بر وارد شدن بر خانه ی مرا نداشتی. عمر فریاد میزد و کمک میطلبید .جمعی به یاری او شتافتند و وارد خانه حضرت علی شدند و حضرت را کشان کشان به سوی مسجد برای بیعت بردند.

در این هنگام فاطمه ی زهرا کنار در خانه بود ، قنفذ نیز با تازیانه آن حضرت را مضرئب نمود.

هنگامی که حضرت فاطمه ی زهرا از دنیا رفت آثار آن تازیانه مانند بازوبند بر بانوی آن بانوی بزرگوار نمایان بود.

سپس همین قنفذ در خانه را چنان فشار داد و گشود و در را به پهلوی حضرت فاطمه زهرا زد که برخی از دنده های پهلوی او شکستند و جنینی که در رحم داشت فرو افتاد. از آن پس حضرت زهرا همچنان بستری بود تا اینکه به شهادت رسید.

 

پرده پوشی اهل سنت از یورش به خانه حضرت زهرا پرده پوشی شده است؟!

 

بیشتر علمای اهل سنت این مرحله از تاریخ را مسکوت گذاشته و مساله را در حد تهدید به احراق به پایان برده اند و تهدید به احراق و حتی تاکید آن به سوگند را به انگیزه ی حفظ وحدت مسلیمن و بیعت با خلیفه امری ناچیز میدانند

و آن را عیبی برای خلافت به حساب نمی آورند. ولی با این همه بعضی از علما و دانشمندان اهل سنت به این مرحله نیز تصریح کرده اند و از بعضی دیگر به طور ضمنی این قضیه فهمیده میشود.

علل عدم انعکاس حادثه ی یورش به خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها در بسیاری از کتب اهل سنت ؟

 

این که چرا این حادثه ی تلخ و ناگوار در تالیفات اکثر اهل سنت انعکاس نیافته و حتی بعضی از کتب تاریخی مرحله ی اول هم ذکر نشده ، به دو دلیل است :

1) یکی از چیزهایی که اکثر دانشمندان اهل سنت ، مخصوصا متقدمین آنها در مورد صحابه ی پیامبر معتقدند ف مساله عدالت صحابه و اجتهاد آنهاست. آنها همه اصحاب پبامبر را مجتهد و عادل میدانند.

انان حتی افرادی چون عمرو عاص ، معاویه بن ابی سفیان ، خالدبن ولید ، عبدالرحمن بن ملجم ، مغیره بن شعبه و حتی یزید بن معاویه ( باوجودیکه صحابی نیست ) و همه صحابه را ، چه آنهایی که در کنار علی بن ابی طالب بودند و چه آنهایی که با او جنگیدند و چه آنهایی که عزلت گزیدند و...همه و همه را عادل و مجتهد میدانند. بر اساس این طرز تفکر بسیاری از نویسندگان اهل سنت از ذکر حوادثی که عدالت صحابه را زیر سوال میبرد خودداری کردند.


2) عامل دیگر این امر ، خلع سلاح نمودن شیعه است. آنها دیند نقل این حوادث ، موجب میشود شیعیان ، از این امر به عنوان حربه ای برنده ، بر حقانیت مسلک و مرام خویش و ابطال مرام اهل سنت استفاده کنند ؛ از این رو برای خلع سلاح شیعه از نقل آن خودداری میکنند.گاهی نیز برخی از حقایق در کتب اهل سنت ( در چاپهای نخستین ) آمده اما متاسفانه در چاپهای بعدی آثار پیشینیان دست به تحریفتی زده اند. 3) منبع :ششصد پرسش و پاسخ پیرامون حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 8
  • بازدید کلی : 150